برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با withdraw
ترجمه و جمله با withdraw
(فعل) پول از حساب برداشتن (مثال اول) – از دسترس خارج کردن یا برداشتن یا جمع کردن چیزی (مثال دوم) – پس گرفتن حرف یا پیشنهاد و ... (مثال سوم)
I withdrew $500 from my checking account.
من 500 دلار از حساب جاری خود برداشتم.
The product was withdrawn from the market on safety grounds.
این محصول به دلیل مسائل امنیتی از بازار جمع شد.
He agreed to withdraw his resignation.
او موافقت کرد تا استعفای خود را پس بگیرد.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) از چیزی خارج شدن (مثال اول) – خارج شدن یا ترک کردن جایی (مثال دوم) – گوشه گیر شدن، خود را منزوی کردن – برداشتن چیزی از جایی
to withdraw from the competitions
از رقابت ها خارج شدن
to withdraw 2,000 troops from western Europe
خارج کردن 2 هزار سرباز از غرب اروپا
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: