برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با sustain
ترجمه و جمله با sustain
(فعل) حفظ کردن (مثال اول) - نیاز به چیزی مانند غذا یا آب را تامین کردن (مثال دوم) – متحمل خسارت یا آسیب یا نقص مال شدن (مثال سوم)
She seems to find it difficult to sustain relationships with men.
به نظر، او حفظ کردن ارتباط با مردان را دشوار میبیند.
They gave me enough food to sustain me.
آن ها به من غذای کافی برای زنده ماندنم دادند.
The company has sustained heavy losses this year.
این شرکت امسال ضررهای بزرگی را متحمل شده است.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) (در قانون) اعلام کردن اینکه چیزی وارد است یا قانونی است یاد مناسب است (مثال اول) – تایید کردن یا پذیرفتن
The judge sustained the objection.
قاضی آن اعتراض را وارد دانست.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: