معنی فارسی و جمله با heavy + تلفظ صوتی

504 واژه ضروری زبان انگلیسی رو مفهومی و عمیق یاد بگیر (کلیک کن) آموزش برق ساختمان - کوبدار

ترجمه و جمله با heavy

heavy

صفت

US /ˈhɛvi/

heavier; heaviest

(صفت) سنگین، پر وزن – غلیظ، قوی

Bob’s much heavier than the last time I saw him.

نسبت به آخرین باری که باب را دیدم، خیلی چاق تر است.

We got caught in heavy traffic.

در یک ترافیک سنگین گیر کردیم.

heavy cream

خامه غلیظ (قوی)

heavy perfume

عطر غلیظ (قوی)

heavy winds

باد های قوی

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) a heavy date قرار عاشقانه ای که در آن تمایل شدیدی به برقراری رابطه جنسی وجود دارد - have a heavy foot با سرعت زیاد رانندگی کردن - a heavy heart احساس ناخرسندی (مثال اول) - a heavy hitter فردی قدرتمند و با دستاورد زیاد - be heavy on sb با کسی بسیار بد رفتاری کردن - be/go heavy on sth مقدار زیادی از چیزی را استفاده کردن (مثال دوم) - heavy with sth پر از چیزی (مثال سوم) - make heavy weather of sth روی کار آسانی وقت زیادی صرف کردن

With a heavy heart, he turned to wave goodbye.

با قبلی آکنده از درد، او برگشت و برای خداحافظی دست تکان داد.

The movie is heavy on action.

این فیلم صحنه های اکشن زیادی دارد.

The tree was heavy with orange.

آن درخت، پر از پرتقال بود.

heavy

قید

(قید) به شدت، با غلظت زیاد (heavily) - heavy on your hands

heavy

اسم

heavies

(اسم) آدم شرور (villain) – یک فرد قدرتمند یا مهم

منابع:

Oxford Learner's Dictionaries Cambridge Dictionary Merriam-Webster Longman Dictionary The Free Dictionary

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها