برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با deposit
ترجمه و جمله با deposit
(فعل) قرار دادن پول در حساب بانکی (مثال اول) – کسی یا چیزی را در جایی قرار دادن یا پیاده کردن – مقداری شن یا برف یا ماسه و غیره را در گذر زمان در جایی قرار دادن (مثال سوم)
deposit
اسم
deposits
(اسم) سپرده بانکی (مثال اول) – بیعانه، پیش پول (مثال دوم) – گرو یا پول پیشی که مثلا برای اجاره خانه پرداخت میکنید و بعد پس میگیرید – ته مانده یا ته نشینی از گل و غیره که به مرور زمان ایجاد میشود (مثال سوم و چهارم) - on deposit سپرده
She made a large deposit last Thursday.
او سه شنبه قبل پول زیادی را سپرده گذاری کرد.
make/pay/put down a deposit (on sth)
بیعانه دادن برای چیزی
a deposit of mud left by floodwaters
لایه ای از گل توسط سیل آب ها باقی ماند
The best ore deposits are those containing large amounts of ore minerals.
بهترین ذخایر معدنی آنهایی هستند که حاوی مقادیر زیادی کانی هستند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: