برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
ورود به حساب کاربری/ثبت نام
معنی فارسی و جمله با pro
ترجمه و جمله با pro
pro
اسم
/ˈproʊ/
pros
(اسم) مزیت یا دلیل انجام کاری (مثال اول) – کسی که ورزشی را به عنوان یک شغل بازی میکند نه برای تفریح (مثال دوم) - pros and cons مزایا و معایب چیزی که مد نظر دارید (مثال سوم) - the pros سطح حرفه ای در ورزش (مثال آخر) – کسی که در حمایت از چیزی یا به نفع کسی حرف میزند یا آن را حمایت می کند، موافق، حامی
One of the big pros of living in this area is its healthy weather.
یکی از بزرگترین مزیت های زندگی در این منطقه، هوای سالم آن است.
She just turned pro this year.
او همین امسال به یک ورزشکار حرفه ای تبدیل شد. (الان پول میگیرد تا بازی کند)
They're weighing the pros and cons of moving to a bigger house.
آن ها دارند مزایا و معایب نقل مکان کردن به یک خانه بزرگتر را سبک و سنگین میکنند.
She is playing in the pros now.
او اکنون در سطح حرفه ای بازی میکند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: