برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با zone
ترجمه و جمله با zone
(اسم) ناحیه یا منطقه ای که به دلیل خاصی از بقیه آن مناطق متفاوت است
zone
فعل
zones; zoned; zoning
(فعل) ناحیه ای از یک منطقه را برای کار خاصی مشخص کردن (دو مثال اول) - zone out به دلیل خستگی یا بی حوصله گی و غیره از توجه کردن به چیزی روی برگرداندن (مثال آخر)
This area was originally zoned commercial.
این منطقه در ابتدا، تجاری تعیین شده بود.
The land is currently zoned for residential use.
این زمین هم اکنون برای استفاده مسکونی تعیین شده است.
He tends to zone out when I talk to him about my job.
وقتی من درباره کار خودم با او حرف می زنم، او تمایل دارد که توجه نکند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: