koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با worry

worry

فعل

US /ˈwɚri/

worries; worried; worrying

(فعل) نگران بودن، مضطرب بودن، دلواپس بودن - not to worry اینکه بگویید دلیلی برای نگرانی وجود ندارد، جای نگرانی نیست (مثال آخر)

Dad worries over the slightest thing.

پدر درباره کوچکترین مسائل نگران هستند.

Don't worry. You'll be fine.

نگران نباس. تو سالم خواهی ماند.

It worries me that he hasn't called yet.

این مرا نگران می کند که او هنوز تماس نگرفته است.

Not to worry—I can soon fix it.

جای نگرانی نیست – من می توانم زود این را تعمیر کنم.

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) worry at الف: کشیدن یا پیچ دادن یا گاز گرفتن چیزی به صورت مکرر ب: تلاش برای حل کردن یک مشکل با فکر کردن درباره آن به صورت طولانی

worry

اسم

worries

(اسم) نگرانی، اضطراب - no worries همچنین به معنی: جای نگرانی نیست یا مهم نیست، است (مثال آخر)

We had no worries about safety.

ما هیچ نگرانی بابت امنیت نداشتیم.

financial worries

نگرانی های اقتصادی

worries about the future

نگرانی ها در خصوص آینده

No worries—there's plenty of time.

جای نگرانی نیست – زمان خیلی زیادی وجود دارد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها