برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با willing
ترجمه و جمله با willing
(صفت) مصمم، آماده – مشتاق (طوری که نیاز به راضی کردن او نیست – مثال دوم) – داوطلبانه (مثال سوم)
The military now say they're willing to hold talks with the political parties.
ارتش اکنون می گوید که آماده گفتگو با احزاب سیاسی است.
a willing participant/accomplice
یک شریک/همدست مشتاق
willing support
حمایت داوطلبانه
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) God willing اگر خدا بخواهد، به خواست خداوند - the spirit is willing but the flesh is weak اینکه بگویید که کسی روحیه انجام کاری را دارد ولی توان لازم را ندارد (به صورت طنز) – willingly (قید) با اراده خود، با اختیار، مشتاقانه، داوطلبانه (مثال دوم) – willingness (اسم) تمایل (مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: