برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با welcome
ترجمه و جمله با welcome
(حرف ندا) خوش آمدید - welcome to the club اینکه بگویید کسی مشکل را احساس مشابه عده ای دیگر را دارد
Welcome back – it’s good to see you again.
خوش آمدی (خوش برگشتی) - خوشحالم که دوباره تو را می بینم.
Welcome home!
به خانه خوش آمدی!
I just feel like all of my profits are eaten up by taxes each year. Welcome to the club, buddy.
من احساس می کنم تمام سود من هر سال توسط مالیات بلعیده می شود. خوش آمدی به جمع ما، رفیق. (همه مثل تو هستن یا این مشکل همه ما است)
welcome
صفت
(صفت) خوش - You’re welcome مودبانه پاسخ دادن به تشکر کردن کسی (مثال دوم) – (در مورد یک میهمان یا بازدید کننده) احترام کردن، دوستانه برخورد شدن (مثال سوم)
That is welcome news.
آن خبر خوشی بود.
Thanks for taking care of our baby. You’re welcome.
ممنون که از بچه ما مراقبت کردی. خواهش می کنم.
You’ll always be welcome here.
تو همیشه مقدمت اینجا گرامی خواهد بود. (ما همیشه خوشحال می شویم که شما را به عنوان میهمان اینجا داشته باشیم.)
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) اینکه به کسی بگویید که شما خوشحال می شوید که او کاری را انجام دهد (معمولا به صورت ترکیب be welcome to do something مثال اول) - be welcome to something اینکه بگویید کسی می تواند چیزی را داشته باشد چون شما آن را نمی خواهید (مثال دوم)
welcome
فعل
welcomes; welcomed; welcoming
(فعل) خوش آمد گفتن – پذیرفتن یا دریافت کردن چیزی با افتخار یا شادی (مثال دوم)
welcome
اسم
(اسم) خوش آمد گویی - outstay/overstay your welcome یا wear out your welcome زیادی ماندن در جایی، احساس تنگ کردن جایی و ناراحت کردن میزبان به دلیل ماندن بیش از حد در آنجا (مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: