عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با wave

wave

اسم

US تلفظ صوتی/ˈweɪv/

waves

(اسم) موج – یک چیز موج مانند – بای بای (مثال آخر)

ocean waves

امواج اقیانوس

There was a wave of public protest.

موجی از اعتراض عمومی برپا شد.

a new wave of immigration

موج (خیز) جدید مهاجرت

sound/light/radio waves

امواج صوتی/نور/رادیویی

a wave goodbye

یک بای بای خداحافظی (دست تکان دادن هنگام خداحافظی)

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) احساس یا نگرش قدرتمند - the wave همچنین به معنی موج مکزیکی در ورزشگاه است - make waves انجام دادن کاری که باعث جلب توجه مردم شود (مثال سوم)

a wave of nostalgia

احساس قدرتمند دلتنگی

A wave of sympathy for her swept Ireland.

موجی از همدردی با او ایرلند را فرا گرفت.

The company waves throughout the industry by releasing a device that never needs to be charged.

این شرکت با رونمایی از یک دستگاه که دیگر نیاز به شارژ شدن ندارد، در سرتاسر این صنعت توجه ها را به خود جلب کرد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) the wave of the future ایده یا محصول یا طرز فکر و غیره که در آینده محبوب باشد – wavelike (صفت) مثل موج، به شکل موج

wave

فعل

waves; waved; waving

(فعل) دست تکان دادن – حرکت کردن یا عقب جلو رفتن یا لرزیدن و غیره با باد (مثال دوم) – تکان دادن یا عقب جلو بردن چیزی

We waved goodbye.

ما برای خداحافظی دست تکان دادیم.

Flags were waving in the wind.

پرچم ها در باد تکان می خوردند.

She got her hair waved.

او موهایش را تکان داد.

His hair waves naturally.

موهای او به صورت طبیعی موج دارد.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) wave aside چیزی را در نظر نگرفتن یا از پاسخ به چیزی سر باز زدن - wave somebody off برای خداحافظی برای کسی دست تکان دادن – wave down متوقف کردن یک ماشین با دست تکان دادن

My objections to the plan were waved aside.

اعتراضات من به آن برنامه نادیده گرفته شد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها