برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با virus
ترجمه و جمله با virus
(اسم) ویروس – یک بیماری ویروسی (مثال دوم) – ویروس کامپیوتری
the flu/influenza virus
ویروس آنفولانزا
He’s had a virus for several days.
او برای چند روز یک بیماری ویروسی داشت.
Mydoom was one of the worst computer viruses outbreak in history which caused estimated damage of $38 billion in 2004.
مایدام (سرنوشت من) یک از بدترین ویروس های کامپیوتری بود که در تاریخ منتشر شده است که خسارت تخمینی 38 میلیون دلار در سال 2004 را سبب شد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: