برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با upstairs
ترجمه و جمله با upstairs
(قید) به طبقه بالا، در طبقه بالا - kick (somebody) upstairs به کسی ارتقاء شغلی دادن و او را به کار به ظاهر مهمتری از کار قبلی اش منسوب کردن ولی عملا دنبال نخود سیاه فرستادن (مثال آخر)
He went upstairs to call Sara.
او به طبقه بالا رفت تا به سارا زنگ بزند.
خانواده همسرم در طبقه بالا زندگی می کنند.
They couldn't fire him, so they kicked him upstairs onto the board of directors, where he could do less damage.
آن ها نمی توانستند او را اخراج کنند بنابراین او را به هیئت مدیره فرستادند تا ضرری کمتری برساند.
upstairs
صفت
(صفت) طبقه بالا
the upstairs apartment
آپارتمان طبقه بالا
upstairs
اسم
(اسم) طبقه بالای یک ساختمان
They've converted the upstairs into an office.
آنها طبقه بالا را به یک دفتر تبدیل کردند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: