عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با unknown

unknown

صفت

US تلفظ صوتی/ˌʌnˈnoʊn/

(صفت) ناشناس، ناشناخته - unknown to همچنین به معنی، بدون اطلاع کسی، است (مثال چهارم) - unknown quantity کسی یا چیزی که توانایی های او ناشناخته است و کشف نشده

for some unknown reason

بنا به دلایل ناشناخته

The molester was unknown to her.

آن متعرض برای او ناشناس بود. (او آن متعرض را نمی شناخت)

an unknown artist

یک هنرمند ناشناس (مشهور نیست)

Unknown to his wife, John had been having an affair.

جان بدون اطلاع همسرش، داشت خیانت می کرد.

unknown

اسم

unknowns

(اسم) یک فرد ناشناس و غیر مشهور – ناشناخته (مثال دوم) – چیزی یا جایی یا موقعیتی که شما آن را درک نمی کنید یا درباره آن نمی دانید (مثال آخر)

An unknown played the leading role.

یک فرد ناشناس نقش اصلی را بازی می کند.

We're facing too many unknowns.

ما با ناشناخته های زیادی مواجه هستیم.

Ignorance of people brings fear, fear of the unknown.

نادانی مردم، ترس می آورد، ترس از ناشناخته.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها