برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با trick
ترجمه و جمله با trick
(اسم) حقه، حقه بازی، ترفند – فوت و فن، راه موثر و هوشمندانه برای انجام کاری (مثال سوم) - do the trick چیزی مشکلی را حل می کند یا نیازمندی را رفع می کند (مثال آخر)
یک ترفند کثیف/بد جنس/ ضایع
She played a trick on them.
او به آن ها حقه زد.
a salesman who knew all the tricks of the trade
فروشنده ای که به فوت و فن این کار مسلط است
The recipe calls for beef, but I think the chicken should do the trick.
دستور پخت، گوشت گاو می خواهد، اما من فکر می کنم این مرغ مشکل را حل کند (نیاز را رفع کند).
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) turn a trick در ازای دریافت پول رابطه جنسی بر قرار کردن – کارت هایی که در یک دست از بازی با کارت بازی می شوند - every trick in the book همه کار کردن برای رسیدن به چیزی (مثال اول) - up to your (old) tricks حقه های قدیمی خود را به کار بستن - you can't teach an old dog new tricks وقتی استفاده می شود که بخواهید بگویید که به کسی که برای مدت ها به روشی عمل می کرده نمی توان روش دیگری را یاد داد چون او نمی خواهد یا توی سرش نمی رود
trick
فعل
tricks; tricked; tricking
(فعل) فریب دادن، گول زدن - trick (someone or something) into (something) از یک حقه استفاده کردن تا کسی یا چیزی کاری را انجام دهد (مثال دوم) - be tricked out with/in something جوری لباس پوشن یا جور خاصی تزیین کردن - trick (someone) out of (something) حقه ای را برای گرفتن چیزی از کسی بکار بستن (مثال سوم)
trick
صفت
(صفت) فریبنده – هوشمندانه – ضعیف (مربوط به اعضای بدن – مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: