عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با trap

trap

اسم

US تلفظ صوتی/ˈtræp/

traps

(اسم) تله (مثال اول) – حقه هوشمندانه (مثال دوم) – موقعیت خطرناک یا ناخوشایند (مثال سوم) - sand trap قسمت شنی زمین گلف

The pig got its foot caught in a trap.

خوک، پایش در تله گیر کرد.

He had set a trap for her and she walked straight into it.

او یک تله برای آن دختر گذاشت و وی دقیقا وارد تله شد.

Sarah felt that marriage was a trap.

سارا حس کرد که ازدواج یک تله است.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) دهان (دو مثال اول) – یک خمیدگی U شکل در لوله کشی که مانع از خروج چیزی می شود و کاربرد صنعتی و فنی دارد (مثال سوم) – درشکه - spring a trap کسی یا حیوانی را با تله به دام انداختن

Just keep your trap shut.

فقط دهانت را ببند.

Shut your trap!

خفه شو!

a plumbing trap

تله لوله کشی (با این هدف که آب را در شیب لوله ها گرفته و در آنجا نگه دارد در نتیجه از پخش شدن بوی فاضلاب فاسد از سیستم فاضلاب و ورود به خانه جلوگیری می کند)

trap

فعل

traps; trapped; trapping

(فعل) گیر انداختن (مثال اول) – گول زدن (مثال دوم) – استوپ کردن توپ با پا در فوتبال – گرفتن توپ در بیسبال

She was trapped in an unhappy marriage.

او در یک ازدواج ناخوشایند گیر کرده بود.

I was trapped into signing a confession.

مرا گول زدند تا یک اقرار نامه را امضا کنم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها