برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
ورود به حساب کاربری/ثبت نام
معنی فارسی و جمله با transform
ترجمه و جمله با transform
transform
فعل
US 
/trænsˈfoɚm/
/trænsˈfoɚm/
transforms; transformed; transforming
(فعل) تغییر فرم چیزی، تغییر شکل دادن، دگرگون کردن
the power of art to transform experience
قدرت هنر برای دگرگون کردن تجربه
I am convinced that the electric power industry is transforming.
من متقاعد شده ام که صنعت برق در حال تغییر است.
The new system transformed the way managers thought about their money.
این سیستم جدید رویکرد مدیران در خصوص پولشان را دگرگون کرد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: