برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با suspicion
ترجمه و جمله با suspicion
(اسم) سوء ظن، احساسی مبنی بر اینکه کسی احتمالا جرمی مرتکب شده یا کار اشتباهی انجام داده (دو مثال اول) – شک، تردید (مثال سوم و چهارم)
She was arrested on suspicion of murder.
او به دلیل مظنون بودن به قتل بازداشت شد.
She felt she was still under suspicion.
او احساس می کرد که هنوز مظنون است.
I have a suspicion that he only asked me out because my sister persuaded him to.
من مشکوکم که او فقط به این دلیل از من خواست با او بیرون بروم چون خواهرم او را متقاعد کرده است.
Her story has raised some suspicion.
روایت او تردیدهایی را بوجود آورده است.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) a suspicion of something مقدار خیلی کمی از چیزی (trace – مثال اول) - the finger of suspicion انگشت اتهام
Not one of them had a suspicion of fat on their bodies.
هیچ کدام از آنها اثری از چربی در بدن خود نداشتند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: