برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با storage
ترجمه و جمله با storage
(اسم) ذخیره سازی یا نگهداری چیزی (مثال اول) - in storage وقتی که جایی را برای وسایل خود کرایه میکنید (مثال دوم) – طریقی که اطلاعات در کامپیوتر ذخیره می شوند (مثال سوم)
There's a lot of storage space in the loft.
فضای ذخیره سازی زیادی در اطاق زیر شیروانی وجود دارد.
I put some of my things in storage.
من برخی وسایلم را در انبار گذاشتم.
storage capacity/space
ظرفیت/فضای ذخیره سازی
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: