معنی فارسی و جمله با stock

That laptop is out of stock.

آن لبتاپ موجود نیست.

Buy now while stocks last!

الان که موجودی داریم، بخر!

We don't carry a large stock of computer software.

موجودی ما از نرم افزارهای کامپیوتری گسترده نیست.

to reduce stock levels

کم کردن مقدار موجودی

There is a shortage of housing stock.

در تعداد خانه ها، کمبود وجود دارد. (housing stock همه خانه ها و آپارتمان های یک منطقه چه خالی باشند و چه در حال سکونت)

declining fish stocks in the oceans

کاهش تعداد ماهی در اقیانوس ها

the trading of stocks

خرید و فروش سهام

John cashed in his stocks and shares.

جان سهام خودش را نقد کرد. (stocks and shares سهام)

She is of French stock.

او ریشه فرانسوی دارد.

breeding stock

حیوانات پرورشی

chicken stock

آب مرغ

I don't put much stock in her ability.

چندان به توانایی او اطمینان نداشته باش.

His stock is high/low.

محبوبیت او کم/زیاد است.

He ate everything in the refrigerator, lock, stock, and barrel.

او هر چیزی که در یخچال بود را خورد، تمام و کمال.

It was time to take stock of his career.

وقت آن بود که به شغلش فکر کند.

Do you stock this game?

آیا این بازی را دارید؟

Their refrigerator at college was always stocked with beer.

یخچال آنها در دانشگاه همیشه پر از شراب بود.

We always stock up on cheap cigarettes when we go to Holland.

ما همیشه که به هلند می رویم، تعداد خیلی زیادی سیگارهای ارزان می خریم.

We should stock up on sun cream before our trip.

قبل از سفر ما باید مقدار زیادی کرم ضد آفتاب بخریم. (فعل مرکب stock up on استفاده بیشتری دارد)

a stock answer

یک جواب همیشگی

stock sizes

سایزهای همیشه موجود