عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با sting

sting

فعل

US تلفظ صوتی/ˈstɪŋ/

stings; stung /ˈstʌŋ/ ; stinging

(فعل) نیش زدن یا گزیده شدن توسط یک حشره یا یک گیاه خاردار یا یک حیوان (مثال اول) – ایجاد سوزش آنی کردن (مثال دوم) – ناراحت شدن از یک نظر (مثال سوم) - sting somebody for something الف: هزینه بیش از حد از کسی گرفتن ب: پول از کسی قرض کردن

She was stung by a bee.

زنبور او را نیش زد.

Povidone Iodine will sting for a few minutes.

بتادین برای چند دقیقه ایجاد سوزش می کند.

Her words stung him.

حرف های آن دختر او را ناراحت کرد.

sting

اسم

stings

(اسم) سوزش، نیش (دو مثال اول) – دستگیری یک مجرم با جا زدن خود در میان آن ها

a bee sting

نیش زنبور

the sting of salt in a wound

سوزش نمک روی زخم

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها