عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با steep

steep

صفت

US تلفظ صوتی/ˈstiːp/

steeper; steepest

(صفت) (در مورد جاده یا دامنه کوه و غیره) شیب تند – خیلی گران (مثال دوم) – سقوط یا افزایش شدید (مثال سوم) - pay a steep price متحمل نتایج یا تاثیرات گزافی و بدی در چیزی شدن

a steep slope

یک شیب تند

steep rents

اجاره بها های به شدت زیاد

a steep decline in the birth rate

کاهش شدید نرخ زاد و ولد

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) steeply (قید) با شیب بسیار تند – به شدت (مثال دوم)

the steeply sloping ocean floor

کفِ با شیب بسیار تند اقیانوس

prices rose steeply.

قیمت ها به شدت افزایش یافت.

steep

فعل

steeps; steeped; steeping

(فعل) چیزی را برای مدتی در یک مایع فرو کردن یا ریختن یا خیس کردن (مثال اول) - be steeped in history/tradition/politics etc داشتن یک ویژگی به مقدار بسیار زیاد یا دانستن چیزهای زیادی درباره چیزی (مثال دوم و سوم)

Let the tea steep for five minutes.

اجازه بده چای برای 5 دقیقه خیس بخورد.

a town steeped in history

شهری مملو از تاریخ

They spent a year steeping themselves in Chinese culture.

آن ها یک سال را صرف یادگیری فرهنگی چینی کردند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها