برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با stamp
ترجمه و جمله با stamp
(اسم) تمبر مربوط به نامه (مثال اول) – مهر (خود وسیله یا عمل مهر کردن - مثال دوم و سوم) – مهر یا نشانی از یک ویژگی (مثال چهارم)
a stamp album
یک آلبوم تمبر
a passport stamp
یک مهر گذرنامه (خود وسیله)
a stamp on the document
یک مهر روی این سند
The president gave the plan his stamp of approval.
رئیس جمهور آن برنامه را تایید کرد. (stamp of approval اصطلاحا یعنی: مهر تایید)
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) the stamp of something یک ویژگی خاص که به وضوح در کسی یا چیزی قابل مشاهده است (دو مثال اول) – یک تاثیر مهم (مثال سوم) – نوع، جنس (مثال آخر) – گام یا قدم سنگین و با صدای زیاد
The speech bears the stamp of authority.
قدرت در این سخنرانی موج می زند.
His poetry bears the stamp of genius.
نبوغ در شعر او بیداد می کند.
She has a chance to put her stamp on government policy.
او این شانس را دارد که تاثیر خود را روی سیاست های دولت بگذارد.
The son was a man of a very different stamp.
آن پسر، مردی از یک جنس کاملا متفاوت بود. (با بقیه فرق داشت)
stamp
فعل
stamps; stamped; stamping
(فعل) محکم پا بر زمین کوبیدن یا به این صورت راه رفتن (دو مثال اول) – مهر زدن، مارک زدن (مثال سوم) – با دستگاه پرس و امثال آن روی چیزی مارک زدن (مثال آخر)
Sara tried to stamp on the spider.
سارا تلاش کرد تا روی آن عنکبوت پا بکوبد.
She stamped out of the room.
او با گام ها سنگین از اتاق خارج شد.
It was stamped with the words: Made in Taiwan.
روی آن، مارک: ساخت تایوان زده شده بود.
newly stamped coins
سکه های تازه ضرب شده
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) به خاطر سپردن – تمبر زدن به یک نامه (مثال اول) - stamp as کسی را فرد خاصی یا دارای ویژگی خاصی نشان دادن (مثال دوم) - stamp on الف: روی چیزی پا گذاشتن (مثال سوم) ب: با اعمال قدرت جلوی چیزی را گرفتن
stamp a letter
یک نامه را تمبر زدن
Her manner stamped her as a fool.
رفتار او، او را یک احمق نشان می دهد.
He stamped on my toe!
او روی انگشت من پا گذاشت!
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) stamp out الف: متوقف کردن یا نابود کردن چیزی یا جلوی چیزی را گرفتن (مثال اول) ب: با پا آتش را خاموش کردن (مثال دوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: