برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با spread
ترجمه و جمله با spread
(فعل) پهن کردن یا باز کردن یا پخش کردن (چهار مثال اول) – باز کردن بخش از بدن مانند پاها یا دست ها (مثال آخر)
He spread the map on the forest floor.
او نقشه را روی زمین جنگل پهن کرد.
The fire spread very rapidly inside the city because of the strong wind and wooden structure of many houses.
آتش به دلیل وزش باد شدید و ساختار چوبی بسیاری از خانه ها به سرعت در شهر پخش شد.
The cancer has spread to his stomach.
آن سرطان در معده او پخش شده است.
A rumor about his marriage spread quickly.
شایعه ای در خصوص ازدواج او به سرعت پخش شد.
I spread my arms out.
من دستان خود را باز کردم.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) لایه از چیزی را روی چیز دیگری مالیدن یا ریختن (مثال اول) – تقسیم کردن چیزی در چند بازه زمانی یا بین گروهی از افراد (مثال دوم) - spread out الف: پخش شدن در یک منطقه. مثلا برای پیدا کردن چیزی ب: در جاهای زیادی قرار دادن و پخش کردن ج: پوشش دادن یک محدوده بزرگ (مثال سوم) د: به جای یکباره انجام دادن کاری، آن را در چند بازه زمانی تقسیم کردن
spread
اسم
spreads
(اسم) رشد، افزایش، گسترش، شیوع (دو مثال اول) – غذای که روی غذای دیگر میمالند (مانند پنیر یا کره یا عسل و غیره – مثال سوم) – گستره یا محدوده کلی که چیز در آن وجود دارد، فاصله از ابتدا تا انتهای چیزی (مثال آخر)
the spread of this disease
شیوع این بیماری
an attempt to stop the spread of chemical weapons
تلاشی برای متوقف کردن گسترش سلاح های شیمیایی
one slice of toast with a low-fat spread
یک برش نان تست با یک لایه کره کم چربی (spread در اینجا و با توجه به گزاره low-fat به معنی کره است و در کاربردی دیگر می تواند به هر معنی دیگری باشد)
The aircraft's wings have a spread of nearly 60 meter.
بال های این هواپیما، پهنایی به اندازه حدود 60 متر دارد.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) یک وعده غذایی مفصل – رپورتاژ یا تبلیغی که بیش از دو صفحه را در یک روزنامه یا مجله به خود اختصاص دهد (مثلا یک عکس بزرگ از یک مدل که در دو صفحه کنار هم چاپ می شود یا تبلیغی که توضیحات مفصلی دارد و در دو یا چند صفحه به آن پرداخته شده است – مثال اول) – ملافه ای که روی تخت خواب قرار می دهند و معمولا تا کف اتاق گسترده است (bedspread) – یک منطقه یا مزرعه بزرگ (مثال دوم) – تنوعی از افراد یا چیزها یا نظرات و غیره
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: