عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با spoil

spoil

فعل

US تلفظ صوتی/ˈspojəl/

spoils; spoiled or British spoilt /ˈspojəlt/ ; spoiling

(فعل) خراب کردن یا آسیب رساندن به چیزی (ruin – مثال اول) - فاسد شدن غذا و غیره (مثال دوم) – لوس کردن یا لوس بار آوردن (مثال سوم)

You'll spoil your appetite for lunch if you have a cake now.

اگر الان کیک بخورید، اشتهای خود را برای ناهار از بین خواهید برد.

The milk was beginning to spoil.

شیر داشت فاسد میشد.

She was spoiled by her parents.

والدینش او را لوس بار آورده بودند.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) خیلی خوب رفتار کردن با کسی، کار خوبی برای کسی کردن (مثال اول) - (be) spoiling for اشتیاق شدید به چیزی داشتن (معمولا دعوا یا مبارزه - مثال دوم) - be spoilt for choice به دلیل وجود انتخاب های خوب زیاد توان انتخاب یکی را نداشتن (مثال سوم) - spoil rotten خیلی لوس بار آوردن

Spoil yourself with a new perfume this summer.

این تابستان با یک عطر جدید به خودت حال بده.

They're spoiling for a fight.

آنها برای مبارزه بسیار اشتیاق داشتن.

I have so many job offers that I’m spoilt for choice.

من پیشنهادهای کاری زیادی دارم و انتخاب یکی برایم دشوار است.

spoil

اسم

spoils

(اسم) غنیمت جنگی یا مال دزدی و ... (به صورت جمع - مثال اول) – کالا یا مزیت یا سودی که از کاری یا موقعیتی بدست می آورید (به صورت جمع – مترادف با profits - مثال دوم و سوم)

a fair share of the spoils

سهم منصفانه ای از غنایم

His family still benefits from the spoils of slavery.

خانواده او هنوز از مزیت حقوق بازنشستگی بهره می برند.

the spoils of success

دستاوردهای موفقیت

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها