برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با spoil
ترجمه و جمله با spoil
(فعل) خراب کردن یا آسیب رساندن به چیزی (ruin – مثال اول) - فاسد شدن غذا و غیره (مثال دوم) – لوس کردن یا لوس بار آوردن (مثال سوم)
You'll spoil your appetite for lunch if you have a cake now.
اگر الان کیک بخورید، اشتهای خود را برای ناهار از بین خواهید برد.
The milk was beginning to spoil.
شیر داشت فاسد میشد.
She was spoiled by her parents.
والدینش او را لوس بار آورده بودند.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) خیلی خوب رفتار کردن با کسی، کار خوبی برای کسی کردن (مثال اول) - (be) spoiling for اشتیاق شدید به چیزی داشتن (معمولا دعوا یا مبارزه - مثال دوم) - be spoilt for choice به دلیل وجود انتخاب های خوب زیاد توان انتخاب یکی را نداشتن (مثال سوم) - spoil rotten خیلی لوس بار آوردن
spoil
اسم
spoils
(اسم) غنیمت جنگی یا مال دزدی و ... (به صورت جمع - مثال اول) – کالا یا مزیت یا سودی که از کاری یا موقعیتی بدست می آورید (به صورت جمع – مترادف با profits - مثال دوم و سوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: