عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با south

south

اسم

US تلفظ صوتی/ˈsaʊθ/

(اسم) جنوب (چهار جهت اصلی) - the south یا the South جنوبی ترین بخش یک منطقه یا کشور (مثال سوم) - the South همچنین به معنی جنوب آمریکا است (مثال آخر)

Which way is south?

جنوب کدام طرف است؟

They spent their holiday in the south of Paris.

آن ها تعطیلات خود را در جنوب پاریس سپری کردند.

the south of Iran

جنوب ایران

He grew up in the South.

او در جنوب آمریکا بزرگ شد.

south

صفت

(صفت) جنوبی - south wind باد جنوبی (بادی که از جنوب می وزد)

South America

آمریکای جنوبی

south

قید

(قید) جنوب، به سمت جنوب – به سمت بدتر شدن، پایین تر از چیزی (مثال دوم) - go south الف: فرار کردن، ناپدید شدن (نه لزوما به سمت جنوب) ب: از دست دادن ارزش یا سقوط کردن به لحاظ مالی یا سهام و غیره (مثال سوم) ج: خراب شدن، از کار افتادن

The birds had already flown south.

این پرندگان قبلا به سمت جنوب پرواز کرده بودند.

Interest rates have gone south in recent days.

نرخ بهره در روزهای اخیر پایین آمده است.

They used to be a big player in the stock market, but all their investments have gone south lately.

آن ها قبلا یک بازیگر بزرگ در بازار سرمایه بودند ولی همه سرمایه های آن ها اخیرا سقوط کرده است.

(قید – ادامه بررسی معنی واژه) down south الف: در یا به سمت جنوبی ترین بخش یک کشور یا جایی ب: در یا به سمت جنوب آمریکا (مثال اول)

Her brother lives down south.

برادر او در جنوب آمریکا زندگی می کند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها