برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با silence
ترجمه و جمله با silence
(اسم) سکوت، عدم موضع گیری - deafening silence امتناع بسیار محسوس از بحث در مورد چیزی (مثال چهارم) - silence is golden برای اینکه بگویید سکوت کردن بهتر از حرف زدن است
I need absolute silence when I'm studying.
وقتی در حال مطالعه هستم به سکوت مطلق نیاز دارم.
The teacher asked for silence.
معلم درخواست سکوت کرد. (به دانش آموزها گفت که ساکت باشند)
The government’s silence on such an important issue seems very strange.
سکوت دولت در خصوص چنین موضوع مهمی ، بسیار عجیب به نظر می رسد.
Once again the answer was a deafening silence.
پاسخ، برای باری دیگر، یک سکوت کر کننده بود.
silence
فعل
silences; silenced; silencing
(فعل) ساکت کردن - سکوت کردن، نظرات را خفه کردن یا سرکوب کردن
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: