عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با silence

silence

اسم

US تلفظ صوتی/ˈsaɪləns/

silences

(اسم) سکوت، عدم موضع گیری - deafening silence امتناع بسیار محسوس از بحث در مورد چیزی (مثال چهارم) - silence is golden برای اینکه بگویید سکوت کردن بهتر از حرف زدن است

I need absolute silence when I'm studying.

وقتی در حال مطالعه هستم به سکوت مطلق نیاز دارم.

The teacher asked for silence.

معلم درخواست سکوت کرد. (به دانش آموزها گفت که ساکت باشند)

The government’s silence on such an important issue seems very strange.

سکوت دولت در خصوص چنین موضوع مهمی ، بسیار عجیب به نظر می رسد.

Once again the answer was a deafening silence.

پاسخ، برای باری دیگر، یک سکوت کر کننده بود.

silence

فعل

silences; silenced; silencing

(فعل) ساکت کردن - سکوت کردن، نظرات را خفه کردن یا سرکوب کردن

police silenced the crowd.

پلیس جمعیت را ساکت کرد.

All protest had been silenced.

همه اعتراضات سرکوب شده بود.

Opponents of the regime are quickly silenced.

مخالفان رژیم به سرعت خفه می شوند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها