برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با shine
ترجمه و جمله با shine
(فعل) درخشیدن، نور ساطع کردن، تابیدن – داشتن سطح صاف که نور را منعکس کند (مثال دوم) – موفق بودن یا درخشیدن در یک فعالیت (مثال سوم)
آفتاب تمام بعد از ظهر را تابید.
He polished the silver until it shone.
نقره را صیقل داد تا اینکه برق زد.
Sara didn’t really shine at school.
سارا در مدرسه چندان درخشان (موفق) نبود.
shine
اسم
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: