عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با shell

shell

اسم

US تلفظ صوتی/ˈʃɛl/

shells

(اسم) قسمت بیرونی سخت تخم مرغ، آجیل، برخی دانه ها و برخی حیوانات – هر چیزی که شبیه صدف باشد – بخش سخت و بیرونی یک خانه یا ساختمان یا کشتی یا هواپیما و غیره (پوسته، بدنه – مثال آخر)

a turtle's shell

لاک یک لاک پشت

We collected shells on the beach.

ما صدف ها را در ساحل جمع کردیم.

pasta shells

ماکارونی های شکل صدف

the shell of an ship

بدنه یک کشتی

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) گلوله توپ – فشنگ گلوله (که سر جنگی یا ساچمه و ترقه را داخل آن می گذارند - cartridge) – در غالب اصطلاحاتی که به معنی به لاک دفاعی رفتن یا از خجالت زدگی خارج شدن و غیره بکار می رود (دو مثال اول)

Making new friends brought her out of her shell.

پیدا کردن دوستان جدید او را از لاک خود بیرون آورد.

The more they tried to get her to talk about her experiences, the further she retreated back into her shell.

هر چقدر بیشتر آن ها تلاش می کردند تا او را در خصوص تجربیاتش به حرف بیاورند، او بیشتر علاقه خود را به حرف زدن از دست می داد. (در لاک خود فرو می رفت)

shell

فعل

shells; shelled; shelling

(فعل) از پوسته درآوردن – گلوله توپ را شلیک کردن – امتیاز بالا گرفتن در بیسبال - shell out پول زیادی را بابت چیزی خرج کردن (مثال دوم)

Sara was shelling peas in the kitchen.

شارا داشت در آشپزخانه نخود فرنگی ها را از پوست در می آورد.

He shelled out $500 for the tickets.

او 500 دلار بابت آن بلیت ها داد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها