برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با sharp
ترجمه و جمله با sharp
(صفت) تیز – (افزایش یا افت یا افتادن یا تغییر) ناگهانی و سریع (مثال دوم و سوم) – واضح برای دیدن (مثال آخر)
a sharp knife
یک چاقوی تیز
a sharp increase in unemployment
افزایش سریع و ناگهانی در بیکاری
او به سرعت و ناگهانی به چپ پیچید.
a sharp image
یک تصویر واضح
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) خیلی واضح – تیز هوش، تیز هوشانه، تیز بین، زرنگ (مثال دوم و سوم) – خیلی ناگهانی و شدید (مثال آخر)
sharp differences of opinion
اختلاف نظرهای خیلی واضح
sharp questions
سوالات تیز هوشانه
a sharp student
یک دانش آموز تیز بین
I felt a sharp pain in my back.
کمرم تیر کشید.
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) انتقادی یا شدید (مثال اول) – صدای بلند و کوتاه و ناگهانی – (در مورد پنیر) داشتن بو و طعم قوی – (در مورد یخ زدگی و باد) خیلی قوی و سر - sharp practice کلاهبرداری – انتهای یا لبه چیزی (مثال دوم) – شیک (مثال سوم)
sharp
قید
(قید) دقیقا – نیم گام بالاتر در موسیقی – به صورت ناگهانی، فورا (مثال دوم) - look sharp عجله کردن، شتاب کردن (مثال آخر)
sharp
اسم
sharps
(اسم) نتی که نیم گام از نت اصلی بالاتر است
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: