عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با shame

shame

اسم

US تلفظ صوتی/ˈʃeɪm/

(اسم) خجالت، شرم، بی آبرویی (سه مثال اول) – حیا، شرم (مثال چهارم)

She felt shame for her behavior.

او به خاطر رفتارش احساس خجالت کرد.

She’s brought shame on the whole family.

او باعث خجالت تمام خانواده شده است.

Shame on you!

شرم بر تو

Have you no shame?

تو حیا نداری؟

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) a crying shame مایه شرمساری، باعث ناراحتی یا ناامیدی، ناراحت کننده - put (someone or something) to shame از کسی یا چیزی خیلی بهتر بودن

It's a crying shame that the car just died.

ناراحت کننده بود که خودرو در لحظه آخر خراب شد.

shame

فعل

shames; shamed; shaming

(فعل) شرمنده کردن، باعث شرمساری شدن - shame somebody into doing something با خجالت زده کردن کسی یا با ایجاد حس گناهکاری در کسی او را مجبور به کاری کردن (مثال دوم)

Her crimes shamed her family.

جنایت های او باعث شرمساری خانواده اش شد.

His wife shamed him into handing the money back.

همسرش با ایجاد حس گناهکاری در او، او را مجبور کرد پول را پس دهد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها