برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با shame
ترجمه و جمله با shame
(اسم) خجالت، شرم، بی آبرویی (سه مثال اول) – حیا، شرم (مثال چهارم)
She felt shame for her behavior.
او به خاطر رفتارش احساس خجالت کرد.
She’s brought shame on the whole family.
او باعث خجالت تمام خانواده شده است.
Shame on you!
شرم بر تو
Have you no shame?
تو حیا نداری؟
shame
فعل
shames; shamed; shaming
(فعل) شرمنده کردن، باعث شرمساری شدن - shame somebody into doing something با خجالت زده کردن کسی یا با ایجاد حس گناهکاری در کسی او را مجبور به کاری کردن (مثال دوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: