برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
ورود به حساب کاربری/ثبت نام
معنی فارسی و جمله با scare
ترجمه و جمله با scare
scare
فعل
/ˈskeɚ/
scares; scared; scaring
(فعل) کسی یا حیوانی را ترساندن (دو مثال اول) - scare away/off کسی یا حیوانی را با ترس دور کردن یا از ترس دور نگه داشتن (مثال سوم و چهارم)
Meeting your parents scares me to death.
ملاقات با پدر و مادر تو، مرا بسیار می ترساند.
She doesn't scare easily.
او به راحتی نمی ترسد.
The noise scared off the birds.
آن صدا، پرنده ها را فراری داد.
They managed to scare the lions away.
آن ها موفق شدند شیرها را با ترساندن، دور کنند.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) scare into کسی را با ترساندن به کاری واداشتن - scare something up با وجود دشواری به چیزی رسیدن یا چیزی را پیدا کردن (مثال دوم)
She tried to scare us into buying more insurance.
او سعی کرد تا با ترساندن، ما را به خرید بیمه گسترده تر مجاب کند.
I’ll scare up something for us to eat.
من بالاخره چیزی برای خوردمان پیدا می کنم.
scare
اسم
scares
(اسم) ترس – وحشت عمومی (دو مثال آخر)
scare
صفت
(صفت) ترسناک
a scare story
یک داستان ترسناک
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: