عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با satisfy

satisfy

فعل

US تلفظ صوتی/ˈsætəsˌfaɪ/

satisfies; satisfied; satisfying

(فعل) خشنود کردن، راضی کردن، خشنود بودن، راضی بودن – تامین کردن چیزی یا انجام دادن کاری یا داشتن چیزی که برای کسی یا چیزی نیاز است (مثال دوم و چهارم) – متقاعد کردن، قانع کردن

I have never been satisfied with my job.

من هرگز از کارم راضی نبوده ام.

Social services is trying to satisfy the needs of so many different groups.

خدمات اجتماعی در تلاش است تا نیازهای تعداد خیلی زیادی از گروه های متفاوت را تامین کند.

She satisfied all conditions for approval of the loan.

او همه شرایط لازم برای مورد قبول قرار گرفتن وام را دارد.

Her explanation satisfied the court.

توضیح او، دادگاه را قانع کرد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها