برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با ruin
ترجمه و جمله با ruin
(فعل) خراب کردن یا نابود کردن کامل چیزی – از دست رفتن پو یا شهرت و ...
ruin
اسم
ruins
(اسم) ویرانی، تباهی – ورشکستگی، تباهی (مثال دوم و سوم) – خرابه ها بجای مانده از دوران دیرین (مثال چهارم) – خرابه یک ساختمان و غیره - be/lie in ruins الف: نابود شدن، ویران شدن ب: در وضعیت بدی قرار داشتن (مثال آخر)
The abandoned palace had gone to ruin.
قصر متروکه به ویرانه تبدیل شد.
small businesses facing financial ruin
کسب و کارهای کوچکی که با ورشکستگی مواجه هستند
the brink/edge/verge of ruin
در آستانه ورشکستگی
We visited an ancient Egypt ruin.
ما از یکی از خرابه های مصر باستان دیدن کردیم.
His marriage was in ruins.
ازدواج او در وضعیت بسیار بدی قرار داشت.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: