عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با result

result

اسم

US تلفظ صوتی/rɪˈzʌlt/

results

(اسم) نتیجه – دستاورد (مثال سوم) – results همچنین به معنی وضعیت مالی یک شرکت شامل فروش و سهام و غیره در یک بازه زمانی است (مثال آخر)

election results

نتایج انتخابات

Results of the medical tests showed no sign of cancer.

نتایج آزمایشات پزشکی علامتی از سرطان را نشان نداد.

She certainly knows how to get results.

او مطمئنن می داند که چطور به نتیجه برسد.

The bank announced/reported significantly better financial results for the first quarter.

این بانک وضعیت مالی خیلی بهتری را برای سه ماهه اول سال گزارش کرده است.

result

فعل

results; resulted; resulting

(فعل) نتیجه دادن، ناشی از چیزی بودن - result in (something) منجر به چیزی شدن (مثال دوم)

We are still dealing with problems resulting from errors made in the past.

ما هنوز درگیر مشکلات ناشی از خطاهای گذشته هستیم.

I hope that this will result in the police finding your car.

من امیدوارم که این کار منجر به این شود که پلیس خودروی شما را پیدا کند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها