عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با rail

rail

اسم

US تلفظ صوتی/ˈreɪl/

rails

(اسم) سیستم حمل و نقل ریلی، راه آهن (railroad – مثال اول) – هر یک از دو خط فلزی که قطار از روی آن حرکت می کند – میله فلزی یا چوبی یا پلاستیکی که روی دیوار یا جایی برای حمایت یا آویزان کردن چیزی نصب می شود (مثال دوم و سوم) - go off the rails از حالت عادی یا معمول خارج شدن، مشکل به وجود آمدن (مثال آخر) - get back on the rails بعد از یک دوره رکود یا مشکل، دوباره به موفقیت رسیدن

Passengers want a better rail service

مسافرین، خدمات ریلی بهتری می خواهند.

He leaned over the rail of the ship.

او روی نرده های حفاظی عرشه کشتی خم شد.

a curtain rail

میله پرده

He went completely off the rails after his sister died.

او از وقتی که خواهرش مرد کاملا از حالت عادی خارج شد.

rail

فعل

rails; railed; railing

(فعل) دور چیزی نرده کشیدن – انتقاد کردن، شکایت کردن (مثال اول)

She railed against the injustices of the system.

او از بی عدالتی های سیستم شکایت کرد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها