برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با purchase
ترجمه و جمله با purchase
(فعل) خریدن چیزی
purchase
اسم
purchases
(اسم) خرید (عمل خریدن – مثال اول) – خرید (چیزی که خریده شده است – مثال دوم) – یک چاله سفت یا یک چیزی که حرکت را ممکن می کند (دو مثال آخر)
a major purchase
یک خرید عمده
The house was an expensive purchase.
این خانه یک خرید گران بود.
The ice made it impossible to get/gain a purchase on the road.
برف، رسیدن به یک مسیر حرکت را در این جاده غیر ممکن کرد.
She use a special powder on her shoes to help her get/gain a better purchase on the floor.
او از یک پودر مخصوص روی کفش هایش استفاده کرد تا جا پای بهتری به او روی کف اتاق بدهد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: