برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با propose
ترجمه و جمله با propose
(فعل) پیشنهاد کردن، مطرح کردن یک برنامه یا یک اقدام برای در نظر گرفتن – پیشنهاد ازدواج دادن، خواستگاری کردن (مثال دوم) – قصد داشتن، خواستن
The scientists proposed a new theory.
دانشمندان یک نظریه جدید مطرح کردند.
She felt sure he was going to propose.
او مطمئن بود که آن پسر می خواست خواستگاری کند.
How does he propose to deal with the problem?
او چطور می خواهد با این مشکل برخورد کند؟
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) propose a toast حالتی که در آن برای کسی یا چیزی آرزوی موفقیت یا سلامت یا خوشبختی و غیره می کنند و در آن لیوان های نوشیدنی را بالا می گیرند
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: