برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با print
ترجمه و جمله با print
(فعل) چاپ کردن – نوشتن با دست به صورتی که حروف کاملا از هم جدا باشد (مثال دوم) – پرینت گرفتن در کامپیوتر – منتشر کردن در یک کتاب یا مجله یا روزنامه و غیره (مثال سوم)
Your tickets are printing now.
بلیط های شما در حال چاپ است.
Please print your name and address clearly below this page.
لطفاً اسم و آدرس خود را به صورت واضح پایین این صفحه بنویسید.
Her picture was printed in a magazine last month.
تصویر او ماه پیش در یک مجله منتشر شد. (چاپ شد)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) print out/off کپی کردن
Could you print a copy off for me?
آیا می توانی یک کپی برای من بگیری؟
اسم
prints
(اسم) چاپ – عکسی که روی کاغذ چاپ شده است (مثال دوم) – نشان یا ردی که با فشردن چیزی روی یک سطح ایجاد می شود
His first novel is still in print.
اولین رمان او هنوز در حال چاپ است.
a color print
یک پرینت رنگی
His feet left deep prints in the soft soil.
پاهای او نشان های (اثرها، ردها) عمیقی در خاک نرم بر جای گذاشت.
footprint or fingerprint
رد پا یا اثر انگشت
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) لباسی که یک نقش روی آن چاپ شده است (لباس طرح داد – سه مثال اول) - out of print دیگر چاپ نمی شود – تصویری که با فشردن یک کاغذ یا مواد دیگر بر روی یک سطح خاصی که با جوهر پوشیده شده است ایجاد می شود
a floral print dress
یک لباس با طرح گل
a print fabric
یک پارچه طرح دار
floral prints
لباس های طرح شطرنجی
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: