عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با practical

practical

صفت

US تلفظ صوتی/ˈpræktɪkəl/

(صفت) مربوط به تجربه عملی یا استفاده از دانش در یک فعالیت و نه به صورت یک ایده صرف (عملی، کاربردی – مثال اول) – (در مورد یک فرد یا گروهی از افراد) واقع گرا بودن و نه فقط در قالب تئوری و ایده (مثال دوم و سوم) – موثر یا مناسب (دو مثال آخر)

Do you have any practical teaching experience?

آیا اصلا تجربه عملی معلمی را دارید؟ (آیا اصلا تا کنون تدریس کرده اید؟)

You’ve got to learn to be practical and save your money.

تو باید یاد بگیری که واقع گرا باشی و پولت را ذخیره کنی.

She’s a very practical person.

او خیلی واقع گرا است. (مسائل و شرایط را آنطور که هست می بیند و برای ن راه حل عملی و مناسب دارد و اهل فانتزی بافی نیست)

The shoes are nice, but they're not very practical.

این کفش ها قشنگ هستند ولی چندان مناسب نیستند.

Hats aren’t very practical in my kind of work.

کلاه ها چندان به نوع کار من نمی خورند.

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) ماهر بودن در تعمیر کردن یا درست کردن چیزها - for/to all practical purposes در حقیقت، در واقع

I’m not very practical – I can't paint the garage.

من خیلی ماهری نیستم - حتی نمی توانم گاراژ را رنگ کنم.

Dr Emors is in charge, but for all practical purposes, his brother runs the factory.

دکتر امورس مسئول بود ولی در حقیقت برادرش کارخانه را اداره می کرد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها