عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با pity

pity

اسم

US تلفظ صوتی/ˈpɪti/

(اسم) افسوس، ترحم (مثال اول) – مایه افسوس (مثال دوم و سوم) - more's the pity متاسفانه - take pity به کسی ترحم کردن و کمک کردن به او (مثال آخر)

We don't want pity, we want practical help.

ما نیازی به ترحم نداریم، کمک عملی می خواهیم.

What a pity you couldn't go!

چقدر حیف شد که شما نتوانستید بروید!

She didn't live to see her daughter grow up, and that's a pity.

او اینقدر زنده نماد تا بزرگ شدن دخترش را ببیند و این حیف بود.

Someone took pity and helped me.

یک نفر دلش سوخت و به من کمک کرد.

pity

فعل

pities; pitied; pitying

(فعل) برای کسی دلسوزی کردن، ترحم کردن

I don't know whether to hate him or pity him.

نمیدانم که از او متنفر باشم یا برایش دل بسوزانم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها