برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با passage
ترجمه و جمله با passage
(اسم) راهرو (مثال اول) – ورودی یا گذرگاه – یک نوشته یا بخش کوتاه از یک کتاب یا سخنرانی و غیره یا یک قطعه موسیقی (دو مثال آخر)
The bathroom's on the right at the end of the passage.
دستشویی انتهای راهرو دست راست است.
the nasal passages
ورودی بینی
a secret underground passage
یک گذرگاه مخفی زیر زمینی
a passage from the Bible
چند سطر از انجیل
a short passage for a violin solo
یک قطعه کوتاه برای تک نوازی ویالون
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) حق عبور یا حق مسافرت کردن (مثال اول) – عبور، گذر – تصویب یک طرح و غیره (مثال آخر)
a safe passage out of the war zone
حق عبور امن از منطقه جنگی
the passage from life to death
گذر از زندگی به مرگ
Despite security checks, our passage through the airport was fairly quick.
علی رغم بررسی های امنیتی، عبور ما به سمت فرودگاه خیلی سریع بود.
with the passage of time
با گذر زمان
The passage of this law will save lives.
تصویب این قانون موجب نجات جان افراد خواهد شد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: