برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با park + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با park
(اسم) پارک (مثال اول) – زمینی که توسط یک کسب و کار یا کارخانه یا فروشگاه و غیره استفاده می شود (مثال دوم و سوم) – استادیوم یا زمین بازی (مثال آخر)
the city's park
پارک این شهر
Science and Technology Park
پارک (پردیس) علم و فناوری
یک پردیس اداری جدید
a baseball park
یک زمین بیسبال
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) باغ (در بریتیش) – پارک ماشین (در دنده قرار دادن ماشین که نتیجه ماشین حرکت نمی کند)
park
فعل
parks; parked; parking
(فعل) پارک کردن خودرو و غیره (مثال اول) – موقتا چیزی را در جایی گذاشتن – موقتا در خصوص یک ایده یا مشکل و غیره بحث نکردن (مثال آخر)
There's nowhere to park on the street.
هیچ جایی برای پارک کردن در این خیابان وجود ندارد.
He parked a load of papers on my desk.
او تعداد زیادی کاغذ را روی میز من گذاشت.
The funds were parked in an anonymous account.
پول ها در یک حساب ناشناس گذاشته شده بود.
Let's park this issue for a moment and pay attention to my problem.
اجازه بدهید موقتا این مشکل را کنار بگذاریم و به مشکل من توجه کنیم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: