عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با paint

paint

اسم

US تلفظ صوتی/ˈpeɪnt/

paints

(اسم) رنگ مایع – paints همچنین به معنی تیوب ها رنگ (رنگ هایی که در یک ظرفی مانند جای خمیردندان فروخته می شوند) یا جعبه های رنگ مورد استفاده در نقاشی است (مثال آخر)

a can of paint

یک قوطی رنگ

matte paint

رنگ مات

The store sells many different paints.

این مغازه رنگ های متفاوتی می فروشد.

oil paints

رنگ روغن

paint

فعل

paints; painted; painting

(فعل) رنگ کردن (مثال اول) – نقاشی کردن یا طراحی کردن با رنگ – توصیف کردن، بیان کردن

The walls is painted green.

این دیوار، سبز رنگ زده می شود.

She paints well.

او به خوبی نقاشی می کند.

He paints in oils.

او با رنگ های روغنی نقاشی می کند.

He’s often been painted as a tough opponent.

او معمولا یک رقیب سر سخت توصیف می شود.

The article paints the president as corrupt.

این مقاله رئیس جمهور را یک فاسد توصیف می کند.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) paint over پوشاندن روی چیزی با رنگ

I'll need to paint over these dirty marks on the wall.

من باید روی این لکه های کثیف روی دیوار را با رنگ بپوشانم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها