برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با organ
ترجمه و جمله با organ
(اسم) بخشی از بدن که کارکرد خاصی دارد (ارگان، اندام) – آلت تناسلی مرد (برای مودبانه گفتن) – ساز ارگان یا ارگ در موسیقی
vital organs
ارگان های حیاتی
the internal organs
ارگان های داخلی بدن
the male organ
آلت تناسلی مرد
to play an organ
ارگ زدن
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) سازمانی که وظیفه خاصی دارد (ارگان) – روزنامه یا مجله و غیره که توسط یک گروه یا سازمان منتشر می شود تا اطلاعات یا اخبار آن ها را منتشر کند (بولتن داخلی، نشریه داخلی)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: