عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با organ

organ

اسم

US تلفظ صوتی/ˈoɚgən/

organs

(اسم) بخشی از بدن که کارکرد خاصی دارد (ارگان، اندام) – آلت تناسلی مرد (برای مودبانه گفتن) – ساز ارگان یا ارگ در موسیقی

vital organs

ارگان های حیاتی

the internal organs

ارگان های داخلی بدن

the male organ

آلت تناسلی مرد

to play an organ

ارگ زدن

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) سازمانی که وظیفه خاصی دارد (ارگان) – روزنامه یا مجله و غیره که توسط یک گروه یا سازمان منتشر می شود تا اطلاعات یا اخبار آن ها را منتشر کند (بولتن داخلی، نشریه داخلی)

the decision-making organs

ارگان های تصمیم ساز

the official organ of the tobacco industry

نشریه رسمی صنعت تنباکو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها