برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با occur
ترجمه و جمله با occur
(فعل) رخ دادن – وجود داشتن، یافت شدن - occur to (someone) به ذهن کسی خطور کردن (مثال آخر)
More deaths occur during a war.
مرگ بیشتری در طول جنگ رقم می خورد.
The incident occurred shortly after the car reach its maximum speed.
آن حادثه کمی بعد از اینکه آن خودرو به سرعت بیشینه خود رسید رخ داد.
naturally occurring chemicals in the brain
وجود طبیعی مواد شیمیایی در مغز
The plant occurs naturally in the North Iran.
این گیاه به صورت طبیعی در شمال ایران یافت می شود.
It never occurred to me to ask.
هیچوقت به ذهنم نرسید که آن را بپرسم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: