برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با north + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با north
(اسم) شمال – the north یا the North شمال یک کشور یا منطقه - the North در آمریکا، گروهی از ایالت ها بودند که برای اتحاد آمریکا جنگیدند
north
صفت
north
قید
(قید) به شمال، به سمت شمال - north of something بیشتر از چیزی یا بالاتر از چیزی - up north در یا به سمت شمالی ترین بخش یک کشور یا منطقه
The birds fly north in summer.
این پرندگان در تابستان به سمت شمال پرواز می کنند.
Chicago is four hours north of Indianapolis.
شیکاگو 4 ساعت بالاتر از ایندیاناپلیس است.
temperatures north of 35°C
دمای بالاتر از 35 درجه
They’ve moved up north.
آنها به شمال نقل مکان کردند.
من چند روز را در شمال گذراندم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: