عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با native

native

صفت

US تلفظ صوتی/ˈneɪtɪv/

(صفت) مادری (دو مثال اول) – ذاتی (مثال سوم) – بومی (دو مثال آخر)

His native language is Farsi.

زبان مادری او فارسی است.

your native land/country/city

زمین/کشور/شهر مادری

her native wit

شوخ طبعی ذاتی او

native species

گونه های بومی

The tiger is native to India.

این ببر، بومی هند است.

native

اسم

natives

(اسم) کسی که در جایی به دنیا آمده است (مثال اول) – بومی (مثال دوم) – سرخپوست یا سیاهپوست (که به صورت بی ادبانه توسط سفیدپوستان مهاجر به آمریکا یا آفریقا و غیره و خطاب به بومیان آن مناطق استفاده می شد)

I'm a Paris native.

من بچه پاریس هستم.

He speaks English like a native.

او مثل یک بومی، انگلیسی حرف می زند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها