عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با motion

motion

اسم

US تلفظ صوتی/ˈmoʊʃən/

motions

(اسم) حرکت (در همه معانی عام خود – دو مثال اول) – پیشنهادی که در یک جلسه روی آن تصمیم گیری میشود یا به رای گذاشته می شود (مثال سوم و چهارم) – یک لایحه که به دادگاه ارائه میشود (مثال آخر)

a violent motion

یک حرکت خشونت آمیز

the rhythmic motions of the waves

حرکات موزون امواج

I urge you to support this motion.

من از شما می خواهم از این طرح حمایت کنید.

The motion was accepted/passed/defeated/rejected.

آن پیشنهاد پذیرفته شد/قبول شد/رای نیاورد/رد شد.

The judge denied a motion to delay the hearing.

قاضی لایحه به تعویق انداختن جلسه استماع را رد کرد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) go through the motions کاری را بدون تلاش خاصی انجام دادن (مثال اول) - in motion الف: در حال حرکت ب: در مورد طرح یا برنامه ای که شروع شده و در حال انجام است (مثال دوم)

I've done this job for so long that I just go through the motions every day.

من سالها است که این کار را انجام میدهم به طوری که یک کار هر روزه و بدون سختی است.

They will be taking steps to set/put the divorce proceedings in motion.

آن ها گام هایی برای شروع فرایند طلاق بر خواهند داشت.

motion

فعل

motions; motioned; motioning

(فعل) سر و دست و غیره را به جهت ارسال پیام یا علامتی به کسی حرکت دادن

motioned that he was ready

به ما شاره کرد که آماده است

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها