عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با mess

mess

اسم

US تلفظ صوتی/ˈmɛs/

messes

(اسم) نامنظم، به هم ریخته – کثافت کاری، خراب کاری (مثال دوم) – یک شرایط سخت و دشوار (داغان، فاجعه)

They left the kitchen a mess.

آن ها آشپزخانه را بهم ریخته رها کردند.

The puppy made a mess on the rug.

آن سگ روی فرش خراب کاری کرده است.

Traffic was a mess.

ترافیک داغان بود.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) سالن غذاخوری در ارتش – خیلی احساسی به طوری که گریه می کند

the officers’ mess

سالن غذاخوری افسرها

He was a mess during his daughter's wedding ceremony.

او در طول مراسم ازدواج دخترش خیلی آشفته بود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها