عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با material

material

اسم

US تلفظ صوتی/məˈtirijəl/

materials

(اسم) ماده (در فیزیک و غیره – دو مثال اول) – پارچه (مثال سوم) – چیزی که برای انجام کاری نیاز است (مثل مطلب، اطلاعات و غیره – مثال چهارم)

explosive materials

مواد انفجاری

harmful radioactive material

ماده پرتوزا خطرناک

You'll need a piece of material about 20 cm square.

ما یک تکه پارچه به اندازه حدود 20 سانتی متر مربع نیاز داریم.

He is working in the library gathering material for the article he is writing.

او دارد در این کتابخانه کار می کند تا برای مقاله که دارد می نویسد اطلاعات جمع کند.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) آدمی که یک قابلیتی دارد که او را برای کاری مناسب می کند

He's not really Olympic material.

او آدم المپیک نیست. (او به درد المپیک نمی خورد.)

material

صفت

(صفت) مادی – فیزیکی و قابل لمس و مربوط به مادیات (مثال دوم) – مهم، سرنوشت ساز

material objects

اشیاء مادی

the material world

دنیای مادی (جهان پیرامون)

material evidence

مدرک سرنوشت ساز

material changes to the schedule

تغییرات مهم در برنامه

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها